درد دل با دیوار
درد دل با دیوار

درد دل با دیوار

من کی هستم

من کی هستم

 

آینه و آن چشمها

هزاران حرف

من کی هستم

 

عق اش گرفته تصویر آینه از من

آن چشمها

چقدر اندوه

آینه خجالت نکش

حرفت را بزن

بگو

 

بگو من کی هستم

نظرات 2 + ارسال نظر
سعیده سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:53 ب.ظ

سلاااااااااااااااام
آینه خجالت نکش
حرفت را بگو....

قشنگ بود.
متن تون منو یاد شعر زیبای محمد علی بهمنی دوست داشتنی میاندازه :


باز می خواهم ترا پیدا کنم

با تو شاید خویش را معنا کنم

من کی ام ؟ گر خودشناسی داشتم

کی ز خود بودن هراسی داشتم ؟

هان ای آئینه معنا کن مرا

گم شدم در خویش پیدا کن مرا

فرصتی تا رود را پیدا کنم

قطره قطره خویش را دریا کنم

اهرمن دارد مجابم می کند

لای لایش گاه خوابم می کند

آه ... اگر این قطره در " شن " گم شود

" ظاهرم " در چاه " باطن " گم می شود

شیشه این دیو در دست من است

همت اما ، وای با اهریمن است

های ای آئینه تصویرم مکن

آنچه می خواهد " من " پیرم مکن

های ای آئینه حاشا کن مرا

گم کن و آزاد پیدا کن مرا

با من دریائی من موج باش

در حضیض من هوای اوج باش

می توانی ، می توانی " آن " من

باز گردانی " من انسان " من

شیخ ما دیریست شبها با چراغ

دیگر از انسان نمی گیرد سراغ

الفتی تا ما چراغ او شویم

خانه خانه در سراغ او شویم

خوش باشید.

ممنون

من با شعرهای بهمنی کلی خاطره دارم

ساناز چهارشنبه 6 دی‌ماه سال 1391 ساعت 08:25 ب.ظ

آینه به من هم هیچ وقت این سؤال رو جواب نمیده! من حدس زدم که زبونشو موش خورده.. من دیوار رو بیشتر از آینه ترجیح میدم. انگار که دیوار بهم جواب میده!

موفق باشین.

آینه شما مشکل داره... آینه ما حیا کرد وگرنه فقط مونده بود یه چند تا فحش بده

دیوارم واسه درد دله جواب نمیده

بعله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد