درد دل با دیوار
درد دل با دیوار

درد دل با دیوار

ناگفته های زیاد

می دانم که خدا دوستم دارد

خوب می دانم

وقت هایی که خرابم، بی حالم و حوصله اش را ندارم

مثل تازه معتقدها یقه اش را میگیرم

که نشانه ات کو

چطور باورت کنم 

 

نشانه چنان با پتک روی سرم فرود می آید

یادم می رود نشانه چه رنگی بود

از این علاقه او همین بس

که خریدار آبروی نداشته ام پیش خودش است

پیش دیگران

این ستار بودنش برای من گرفتار

چون دوایی است 

که سطر سطر غلط نوشته های وجودم را 

پاک می کند

ناگفته زیاد است

اما

می دانم که خدا دوستم دارد 

خوب می دانم


پ.ن ۱

پلکی بزن ای مخزن اسرار که هر بار

فیروزه و الماس به آفاق بپاشی


پ.ن ۲

وقتی که قرار است کنار تو نباشم

بگذار زمین روی زمین بند نباشد


پ.ن ۳

من عاشق عاشق شدن فرهادم

حتی اگر این عشق کلنگی باشد

نظرات 2 + ارسال نظر
محسن شنبه 12 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 07:56 ب.ظ http://after23.blogsky.com/

یه چونه ای هم برای من تکون بده. ببین مزه دهنش چیه؟ ها؟

فک نکنم اینجوری کار کنه آ محسن.فاکتور باید به اسم خود طرف باشه
بعدشم این ینی من هی باید به خاطر دیگران پتک بخورم دیگه

محسن دوشنبه 14 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 08:50 ق.ظ http://sedahamoon.blogsky.com/

مگه میزنه توی سرت؟ اگه اینه که ولش کن. بیخیالش. نخواستم. میرم نون حلال بی پارتی در میارم.

آره دیگه شیوه عاشق کشیه دیگه
با پتک میزنه اغلب

نون با پارتی حلال اینجوریه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد