درد دل با دیوار
درد دل با دیوار

درد دل با دیوار

مرا به عشق تو...

مرا به مال و منالت، به خانه ات

مرا به روی تو چشمت، دستانت

مرا به لحظه های ماندن و رفتن 

مرا به عشق تو اسم تو، دردهایت


مرا به شعله های دمادم، شراره های دیروزی

مرا به گرمی دستت به روی دستانم

مرا به چشمه های جاری اشک

به آبروی رنگ پریده

به چشمهای زمرد، موی طلا رنگت

 

مرا به پریدن میان حرفانت

بغل شدن، بوسیدن 

شنیدن صدات موقع خواندن شعر، داستانت

مرا به بسته های خیالی، نامه های ارسالی

دویدنت و گرد و خاک میان دشتی خالی

به یاد آوردن آن آهنگ که میدانی

اینکه عشق چاره کار است نه زندانت


مرا به دیدن عکس های جورواجورت

سرک کشیدن و خواندن پست های فیسبوکت

مرا به چریدن درون هر پیجی

که مانده از تو درون آن ردی

صدای عرعر و هی عرعر  و هویج و خرت

ندای درونت، خرت، خرت، خرت


مرا به گفتن حرفهای آخرت

پریدنت به روی بلندی، ایستادن دست به کمرت

خجالتت شرمندگیت از اینکه

کنار من توی خیابان راه می رفتی

مرا به تاثر، تالم و ترحمت

مرا به هیچ کدام

به هیچ یک احتیاجی نیست

مرا به عشق تو احتیاجی نیست



پ.ن 1:

به خاطر تو دلم با اینکه زود شکست

نه باز عاشق شد نه دوست پیدا کرد

نه پای درد دل هرکی رسید نشست

نه سفره دلشو پیش کسی وا کرد

به دیدنم که میای برام ستاره بیار

چراغ اول این شبو تو روشن کن

بازم اگه حرفام حوصلتو سر برد

هنوز سحر نشده هوای رفتن کن


پ.ن 2: گوش کنید

می زنم حلقه در هر خانه ای 

هست در کوی شما دیوانه ای

مزغ جان دیوانه آن دام شد

دام عشق دلبری دردانه ای

عقل ها نعره زنان کآخر کجاست

در جنون دریادلی مردانه ای

ای خدا مجنون آن لیلی کجاست

تا به گوشش دردمیم افسانه ای

نظرات 5 + ارسال نظر
نیلوفرانه شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 12:48 ق.ظ http://koochehayedel.blogfa.com/

می دانی ؟
وقتی قبل از برگشتن
فعل رفتنی در کار باشد
محبت خراب می شود
محبت ویران می شود...
محبت هیچ می شود
باور کن ...

یا برو یا بمان
اما اگر رفتی
هیچ وقت برنگرد
هیچ وقت ...



" نادر ابراهیمی "

قشنگه.

البته رفت و آمدی نبوده بیشتر ناظر بودم . نظارتم آدمو پیر میکنه

راستی پ ن 2 واسه گوش کردن بود

نیلوفرانه شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 12:50 ق.ظ http://koochehayedel.blogfa.com/

تو چته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

الان که خوبم
مال دو ماه قبله... کلی باهاش کلنجار رفتم خوب شده؟

کلا این یه بازه زمانی هشت نه ساله از یه طرفه عشقیدن و طبیعتا نرسیدنه

سعیده شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 04:56 ب.ظ

سلااااااااااااام
خیلی زیبا بود و غم آلود

و از خوندن هر سه بخش لذت بردم.....

اصلا فکر نمیکردم آخرش با این تموم بشه که

مرا به تاثر، تالم و ترحمت
مرا به هیچ کدام
به هیچ یک احتیاجی نیست
مرا به عشق تو احتیاجی نیست


این یادآوری زیبای لحظه ها و خاظرات

و آخرش......



انگار که روی یه تیکه چوب روبروی دریا نشسته باشی و خاطرات مشترک رو مرور کنی و بعد درست در لحظه ای که غرق در خاطراتی
،و با این تصور که کنارت نشسته ، وداری اینها رو براش میگی متوجه میشی که دیگه نیست و در دلت درد عجیبی احساس کنی و این نبودن و تنهایی ویاد آوری آخرین حرف هاش تمام وجودت رو به درد بیاره و
و بگی :


"مرا به تاثر، تالم و ترحمت

مرا به هیچ کدام

به هیچ یک احتیاجی نیست

مرا به عشق تو احتیاجی نیست"


از خوندنش لذت بردم.....


زیاد احساسی شدم
البته این رویایی بود که بعد خوندن اینها در ذهن من اومد


شاااااااااااد باشید همیشه......

آره خیلی احساسی شدی

من دریا نداشتم اصلا

فقط خوندی ینی گوش نکردی سومی رو یه کلیک بودا

سعیده دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 02:12 ب.ظ

سلاااااام


حالا من یه چیز بگم تو باید درجا تایید کنی


نوشته ی زیبایی بود و

به دلم نشست.....

آهنگ رو هم گوش کردم ٬ فوق العاده بود.....لذت بردم از شنیدنش...با آرزوی بهترین ها برایتان. ..‌‌‌

سلام



خیلی ممنون
آره آلبوم خوبیه کلا. آهنگاش قشنگه

نیلوفرانه دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 08:14 ب.ظ http://koochehayedel.blogfa.com/

خوشحالم که الان خوبی

شنیدنی هارو شنیدم بسیار قشنگ بود دوستش داشتم

مرسی

خیلی خوبه. موسیقی که توش تنبور داشته باشه دوس دارم
ساز عجیبیه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد